بسم الله الرحمن الرحیم
ما اغلب مسائل و مشکلاتمان را در قالب جملات و عبارات کیفی، کلی، مبهم و گاهی نامفهوم بیان میکنیم. نظیر این جملات را بسیار شنیده، و احتمالا به کار برده ایم: نمراتم خوب نیست؛ هوا آلوده است؛ برای همه کارهایم وقت ندارم؛ وضع اقتصادی خوب نیست؛ از شغلم ناراضی ام؛ و... .
همانطور که میبینید، هرچند این جملات بیانگر وجود مسئله (مسائل) یا مشکل (مشکلات) هستند، از عبارات نوشتهشده، نمیتوان مسئله را بهطور دقیق تشخیص داد؛ برای مثال، درباره جمله «از شغلم ناراضیام» میتوان پرسید: چه چیز شغل راضیکننده نیست؟ درآمد، نوع کار، محیط کار، همکاران، رییس، و...؟ ازطرفی میتوان گفت: نارضایتی یعنی چه؟ آیا بهصورت کمی میتوان آن را بیان کرد؟ اگر کمیشدنی نیست، ازنظر کیفی دقیقاً به چه معناست؟
برای آنکه بتوانیم بیان شفافی از موضوع مسئله داشته باشیم، مجبوریم بخشها و واژگان کلیدی را شفافتر، جزئیتر، و مقیدتر کنیم. استفاده از پرسشهایی چون «چه چیزی؟»، «... یعنی چه؟»، «چرا؟»، «چگونه؟»، و «چه وقت؟» میتوانیم مسئله را در ذهن خود شفاف کنیم. برای این منظور بهتر است تمام مراحل روی کاغذ نوشته شود تا ابعاد مختلف موضوع، از ذهن بیرون آید.
این مرحله، کشف و بیان مسئله است و پس از آن، تازه وارد فرایند استاندارد حل مسئله میشویم.
فرایند استاندارد حل مسئله:
تعریف و فرمولاسیون مسئله ← ایده پردازی ← امتیازدهی به ایده ها و انتخاب راه حل ← اجرا و بازخورد
مسئله چیست؟
مسئله، شکاف میان وضعیت موجود (و عموماً نامطلوب) و وضعیت مطلوب (خواسته) است. بر اساس فرمول استاندارد، هر مسئله دارای موضوع، وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است
در فرمولاسیون مسئله یادمان باشد:
- همه کلماتی که در بیان موضوع به کار رفتهاند، شفاف و دقیق باشند، بهطوریکه هر واژهای را که از جملات یا عبارات انتخاب میکنیم، هیچ کلمه دیگری را نتوان بهجای آن گذاشت؛
- تا جای ممکن عبارتی که برای بیان موضوع به کار رفته، مقید باشد: قیدهای مکان، زمان، حالت، مقدار و...؛
- زمانی که موضوع بهخوبی تعریف شده باشد، وضعیت مطلوب و موجود بهسادگی قابل تشخیص هستند. از طرفی، وضعیت موجود و مطلوب هر دو باید با موضوع مسئله سنخیت داشته باشند؛
- حتیالامکان از موضوع بتوان به وضعیت موجود و مطلوب پی برد. در مثال قبل، زمانی که موضوع "وزن دلخواه بدن من" است، میدانیم که وضعیت موجود و مطلوب باید کمی باشد و در قالب کیلوگرم بیان شود؛
- همان اندازه که برای شفاف کردن موضوع تلاش میکنیم، برای تشخیص و تعیین وضعیت موجود و مطلوب نیز لازم است بکوشیم. در این بخش میتوان از روشهای سه «چرا» و پنج «چرا»ی متوالی استفاده کرد؛