تاریخ برگزاری: شنبه 2 دی 96
محل تشکیل جلسه: دبیرستان پویندگان دانش
تعداد شرکت کنندگان: 20 نفر
مدرس: آقای دکتر پزشکی
مقدمه دکتر پزشکی در معرفی و اهداف «مدرسه خلاقیت»:
«مدرسه خلاقیت» برای انتقال دانش و تجربه حل مسئله به وجود آمده، و هدفش ایجاد اکوسیستمی (زیست بوم) است که از راه آن، همافزایی دانش و تجربه، و همفکری گروهی برای روبهرو شدن با چالشهای فردی، اجتماعی، و خصوصاً کسب و کار میسر شود.
سه آیتم کلی برای رسیدن به این اهداف در نظر گرفته شده است:
- برگزاری کلاسهای آموزشی با هدف رسیدن به ادبیات مشترک «حل مسئله»؛
- استفاده از تجربیات افرادی که با حل مسائل و چالشهای سخت و متفاوت، توفیقاتی در زمینههای اجتماعی و اقتصادی کسب کردهاند؛
- جلسات گروهی همفکری برای حل مسائل پیشنهادی: در این بخش، مسائل واقعیای که افراد در کسبوکار و زندگی خود با آن مواجه هستند، بهصورت مطالعه موردی مطرح، و با ادبیات مشترک ایجادشده، تلاش میشود راهکارهای خلاقانه برای حل آنها یافت شود.
چکیده مطالب آموزشی:فرایند استاندارد حل مسئله:
شناسایی مسئله ← تعریف و فرمولاسیون مسئله ← ایده پردازی ← امتیازدهی با ایده ها و انتخاب ← اجرا و بازخورد
تعریف فرمولاسیون:
مسئله، شکاف میان وضعیت موجود (و عموماً نامطلوب) و وضعیت مطلوب (خواسته) است. بر اساس فرمول استاندارد، هر مسئله دارای موضوع، وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است؛ یعنی برای آنکه بتوانیم مسئلهای را بهدرستی تعریف کنیم، بایست بتوانیم موضوع آن را دقیق، و تا جای ممکن ریز و شفاف بیان کنیم و خواستهها و مطلوبیتها را نیز در قالبهای دقیق مطرح نماییم.
ویژگیهای فرمولاسیون مطلوب:- شفاف باشد؛ یعنی به اندازه کافی ساده و مقید شده باشد؛
- وضعیت موجود و مطلوب سنخیت داشته باشد؛ مثلاً اگر موضوع "وزن دلخواه بدن من" است، و وضعیت موجود 100 کیلوگرم است، وضعیت مطلوب نمیتواند 2 متر باشد، بلکه باید گفت 80 کیلوگرم؛
- حتیالامکان از موضوع بتوان به وضعیت موجود و مطلوب پی برد. در مثال قبل، زمانی که موضوع "وزن دلخواه بدن من" است، میدانیم که وضعیت موجود و مطلوب باید کمی باشد و در قالب کیلوگرم بیان شود؛
- دقیقاً به جنبهای از موضوع اشاره کند که مورد نظر شماست؛
- دقت کنید که یک واژه برای وضعیت موجود و مطلوب مشترک لفظی باشد؛
- قید کافی به مسئله زده شده باشد؛
- فقط به یک مسئله اشاره شود.
تمرین کلاسی:
هرکدام از شرکتکنندگان موظف شد که 5 مسئلهای را که هم اکنون با آن مواجه است، بهصورت فرموله ارائه دهد. سپس بهطور موردی مسائل سه نفر از شرکتکنندگان بررسی شد. در این بررسی، نکات زیر به دست آمد:
- در برخورد اول با مسائل دیگران، ممکن است منظور طرحکننده مسئله بهدرستی فهمیده نشود. این اشکال از شفاف نبودن خود مسئله در ذهن طراح، وجود اشتراکات لفظی، و برداشتهای متفاوت شنوندگان ناشی میشود. برای آنکه دچار این معضل نشویم، لازم است طراح مسئله، تا جای ممکن مسئلهاش را مقید کند؛ یعنی تا حد امکان آن را ریز کند، و قیدهای مکان، کیفیت، کمیت، زمان، و... را به آن بیفزاید؛
- گاهی دیده میشود، مانند آنچه در تمرین گروهی ما پیش آمد، افراد بهجای توجه دقیق به مسئله طرحشده، سعی میکنند خودشان مسئله را در قالبهای ذهنیشان فرموله کنند. به عبارتی بهجای مسئلهیابی، مسئلهسازی میکنند. بنابراین به خاطر داشته باشیم که در برخورد با مسائل دیگران ذهنیات خود را القا نکنیم و فقط سعی کنیم با پرسش بیشتر، موضوع و مطلوبیت ذهن طراح مسئله را بهتر بشناسیم؛
- مسائل گاهی سادهاند، یعنی در نگاه اول بهراحتی فرموله میشوند، اما بسیاری اوقات نیز امکان فرموله کردن آنها با تلاش اولیه وجود ندارد؛ بدین علت که همیشه با تک مسئله روبهرو نیستیم که بهسادگی بتوانیم آن را در قالب استاندارد بیاوریم؛ بلکه خوشهای از موضوعات مطرح است که هرکدام بهتنهایی مسئله جداگانهای است. تشخیص موضوعات، و قید زدن به هر موضوع، کمک میکند خوشهها، تبدیل به تکمسئله شوند؛
- همانگونه که در کتابها و مقالات مرتبط با خلاقیت عنوان شده است، و در تمرین گروهی ما نیز دیده شد، علتیابی و تحلیل، نخستین گرایش ذهنی افراد در برخورد با مسئله است. یعنی ذهن به طور معمول میخواهد مسائل را با شیوه تحلیلی فرموله و حل کند. این فرایند به این معناست که ما عموما تمایل داریم با تکیه بر دانش و اطلاعات پیشین مسئله را حل کنیم. اما باید توجه داشت که در رویکرد «حل خلاقانه مسائل» ما به دنبال راه های نرفته هستیم؛ و اگر دانسته های پیشین ما برای حل مسئله کفایت میکرد، یا دیگر مسئله ای نمیداشتیم، یا نیازی به نگاه تازه نبود. بنابراین در این رویکرد جدید، تلاش میکنیم از مرز دانسته های خود (به نوعی موانع ذهنی و روانشناختی مان) با کمک تکنیک های فردی و جمعی عبور کنیم.
تمرین جلسه بعد:
هرکدام از شرکتکنندگان موظف شده است 200 مسئله فرمولهشده بهعنوان تکلیف ارائه دهد.